نیکان نیکان، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 19 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 36 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 41 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

*** معجزه زندگی من ***

** سونوگرافی NT **

پنجشنبه 22 مرداد ساعت 5 از مرکز تصویربرداری فارابی وقت داشتم براس سونو ان تی. این اولین سونوی بارداری م بود، چون خانم دکتر حبیبی گفته بود باید تعداد سونوها رو به حداقل برسونیم.  ساعت 4.5 با بابایی رفتیم، ساعت نزدیک 5 بود که رسیدیم اونجا. یک وساعت و نیم اونجا نشستیم تا صدام زدن.  رفتم تو اتاق سونو گرافی، یه خانم دکتر خوش اخلاق اونجا بود بهش سلام دادم و خوابیدم روی تخت... یه مانیتور تقریبا بزرگ هم روبروی تخت روی دیوار نصب شده بود که من میتونستم تصاویری که خانم دکتر رصد میکنه رو از توش ببینم. چشمامو بستم که وقتی باز کنم تو عزیزکم رو  ببینم. با کلمه خب خانم دکتر چشمامو باز کردم و شکل ماهت رو توی مانیتور دیدم... داشتی د...
22 مهر 1394

دنیای مادری

مادری ام را دوست دارم دلم ضعف می رود برای دنیای مادری؛ دنیایی که متعلق به خودت نیستی. همیشه ، همه جا حضور کسی را احساس می کنی که آنقدر بی پناه است که آغوش تو آرامش می کند... آنقدر کوچک است که دست های تو هدایتش میکند... آنقدر ضعیف است که شیره جان تو پرورشش می دهد مادری را دوست دارم، چون به بودنم معنا می دهد... چون ارزشم را به رخم می کشد و یادم می دهد هزار بار بگویم «جانم» کم است برای شنیدن «مادر» از امانت خدایم... مادری را دوست دارم ...   ...
20 مهر 1394

گل پسر مامان

سلام گل پسر مامان، فرشته ی کوچیک من که چند هفته ای میشه تکوناتو احساس میکنم... از چند ماه پیش که فهمیدم توی دل مامان جا گرفتی خواستم برات یه وبلاگ درست کنم. اما نفهميدم چند ماه چطوری گذشت و تازه امروز فرصت کردم برای تو گل پسرم بنویسم. مامان خیلی دوستت داره،  دوس دارم زود زود بیای بغل مامان... عاشقتم عزیز دلم... ...
20 مهر 1394
1